غروب – داخلی – پای تلهویزیون
1-
دیروز بازیِ تیمِ
محبوبم بود و مسابقه با اشتباهات داور و فحاشی تماشاگران ناتمام ماند. امروز امّا،
نشستهام پای برنامۀ نوبت شمای بیبیسی فارسی، موضوع برنامه همان اتفاقات بازی
فوتبال دیروز است.
اواسط برنامه،
نیما اکبرپور پیامهای بینندگان را میخواند، بینندهای دربارۀ اتفاقات بازی نظر
داده و گفتهاست تقصیر دولت است(!) و من به این فکر میکنم که دولت این وسط چه کاره
است!
2-
کمی بعدتر مجری
برنامه با بیننده ای صحبت میکند، بیننده همان اول صحبتهایش از این موضوع گله
میکند که برنامهای که ظاهراً زنده پخش میشود، در واقع با تأخیر است، مجری
برنامه(پونه قدوسی) صحبتهایش را قطع میکند و میگوید دلیل این کار فحاشی برخی
بینندگان است، بلافاصله بینندۀ دیگری تماس میگیرد و حرفهای مجری را تأیید میکند
و من به این فکر میکنم که مگر خود مجری نگفتهبود که برنامه قدری تأخیر دارد، پس
چهطور بینندۀ دوّم متوجه صحبتهای بینندۀ اوّل شده! در حالیکه این اتفاق قبلاً
هم افتادهبود و مجریهای برنامه در جواب بینندههایی که همسو با سیاستهای شبکه
صحبت نمیکردند از بینندۀ بعدی میپرسید نظر شما دربارۀ صحبتهای بینندۀ قبلی
چیست؟ و من یاد گزارش مجله خبری نوزدهُ پانزدهِ شبکه یک میافتم: تماس با برنامه
از داخل اتاق فرمان!
«میگن کار، کارِ اینگیلیساست، گمونم کارِ این روساست، زیرِ
آستینشون دستِ، ناپلئون بُناپارت پیداست»: این را هاتف خوانده بود، خوانندهای که
صداقتش را باور دارم، چرا که در آهنگ دیگری خطاب به معشوقهاش میگفت: «برو برو
برو برو دختر، جنس من خورده شیشه داره»!
و من به نویسندههایی فکر میکنم که زمانی طرفدارشان بودم،
موقعی که در 40چراغ مینوشتند و امروز از برنامهسازان بیبیسی اند: نیما اکبرپور،
علیرضا میراسدالله، بزرگمهر شرفالدین(که خیلی دوستش میداشتم) و ...