دیشب بعد از مدتها یه شعر گفتم
با توجه به این که مدت زیادی بود از این فضا فاصله گرفته بودم، خوشحال میشم ایراداتشو گوشزد کنین:
دختر احوال ابری، ای مطر
کی شود دیدار چشمانت نصیب چشم تر؟
ناز بانوی زمستان، سنگ دل
غصه نادیدن تو میزند بر جان شرر
بی تو دیده ابرِ ابر است، رعد هق هق میکند
کاش و صد ای کاش کانت فی النظر
من که ننیوشیدم آن چه پیر گفت
وز جهالت های خود دیدم ضرر
پیر میگفتم مکرر: ای پسر
تا توانی از پری رویان حذر
(10 دی 1391؛ کرج)
پ.ن:
...
بی مزد بود و منت
هر خدمتی که کردم
یا رب مباد کس را
مخدومِ بی عنایت
...
جور از حبیب خوشتر
کز مدعی رعایت
...
(حافظ)