بالهایت را کجا جا گذاشتی؟ وقتی از پیش خدا میآمدی و اینقدر ناراحت بودی که حتی حواست نبود خدا به تو بال داده تا هر وقت تنها شدی - که همیشه تنهایی - پرواز کنی و قد بکشی تا خودش و خداییش.
فکر کن ببین بالهایت کجاست؟ فکر کن. من هم دارم فکر میکنم. بالهای من هم گم شدهاست. تو بالهای مرا ندیدی؟ میخواهم پر بکشم تا خودش. خیلی دلتنگم و خیلی وقت است که فراموشش کردهام. فراموش کردم که او به من نزدیکتر است. نزدیک تر از، خودش گفته: " اقرب من حبل الورید" و من نمیدانم چرا ما "حبل الورید" را "رگ گردن" ترجمه کردهایم شاید پنداشتهایم گردن از قلب نزدیکتر است. باقی بقایتان!